میــــــــــــــــــم

نوشته های خانوم ِ میم

میــــــــــــــــــم

نوشته های خانوم ِ میم

سلام.

این یک وبلاگ شخصیه که ممکنه هر مطلبی با هرموضوعی رو توش ببینید!

برای توضیحات بیشتر متونید به قسمت "درباره ی من" بالای وبلاگ مراجعه کنین.

خوش اومدین :)

بایگانی
آخرین مطالب

THE END :D

سه شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۵۶ ب.ظ

امتحانامون تموم شد :)))

یه دونه نمرم اومده که شدهههههههه 20 ! اونم استادم توی ف.ب بهم گفت !

واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای که چقدررررررررررررررررررررررر خوشحال شدم و خستگی امتحانا از تنم در رفت!

از استادی بیست گرفتم که به شدددت دوسش دارم و بسیار هم توی نمره دادن دقیقه و به هرکسی نمره نمیده! هم نمره ی مقالمو که 7 نمره بود کامل بهم داده ...هم 3نمره کلاسی/ هم نمره ی امتحان تئوریمو که 10نمره بود کامل گرفتم!!

شاید به نظر خیلی آ مسخره بیاد، من نمره ای نیستم خیلی ، ولی یه نمره ی کامل ، اونم وقتی خبرشو اینطوری بشنوی ، خیلی به آدم میچسبه!

به من که چسبید  اونم حسابی

 

حالا امتحانا تموم شده! و من به راحتی میتونم پاشم برم شمال! 

ولی علی معلوم نیس هنوز  دلم نمیخواد تنها برم، میگه الان برو ، من میام دنبالت دو سه روز میمونم بعد با هم برمیگردیم!

ولی میدونم که اینطوری رفتن کوفتم میشه ! و همش باید فک کنم الان علی چیکار میکنه، چی میخوره؟ کی میخوابه؟ نکنه تنهایی میاد اتفاقی براش بیفته؟ وای چرا گوشیش خاموشه نکنه اتفاقی براش افتاده! وای حالا مامانش نیست همش باید ساندویچ بخوره و ... و.... و...

وبهم خوش نمیگذرهههههههههه

خدا کنه کارش توی این هفته تموم شه و باهم بریم امتحانامون تموم شد :)))

یه دونه نمرم اومده که شدهههههههه 20 ! اونم استادم توی ف.ب بهم گفت !

واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای که چقدررررررررررررررررررررررر خوشحال شدم و خستگی امتحانا از تنم در رفت!

از استادی بیست گرفتم که به شدددت دوسش دارم و بسیار هم توی نمره دادن دقیقه و به هرکسی نمره نمیده! هم نمره ی مقالمو که 7 نمره بود کامل بهم داده ...هم 3نمره کلاسی/ هم نمره ی امتحان تئوریمو که 10نمره بود کامل گرفتم!!

شاید به نظر خیلی آ مسخره بیاد، من نمره ای نیستم خیلی ، ولی یه نمره ی کامل ، اونم وقتی خبرشو اینطوری بشنوی ، خیلی به آدم میچسبه!

به من که چسبید  اونم حسابی

 

حالا امتحانا تموم شده! و من به راحتی میتونم پاشم برم شمال! 

ولی علی معلوم نیس هنوز  دلم نمیخواد تنها برم، میگه الان برو ، من میام دنبالت دو سه روز میمونم بعد با هم برمیگردیم!

ولی میدونم که اینطوری رفتن کوفتم میشه ! و همش باید فک کنم الان علی چیکار میکنه، چی میخوره؟ کی میخوابه؟ نکنه تنهایی میاد اتفاقی براش بیفته؟ وای چرا گوشیش خاموشه نکنه اتفاقی براش افتاده! وای حالا مامانش نیست همش باید ساندویچ بخوره و ... و.... و...

وبهم خوش نمیگذرهههههههههه

خدا کنه کارش توی این هفته تموم شه و باهم بریم 

  • خانوم ِ میــــم (محدثه)