میــــــــــــــــــم

نوشته های خانوم ِ میم

میــــــــــــــــــم

نوشته های خانوم ِ میم

سلام.

این یک وبلاگ شخصیه که ممکنه هر مطلبی با هرموضوعی رو توش ببینید!

برای توضیحات بیشتر متونید به قسمت "درباره ی من" بالای وبلاگ مراجعه کنین.

خوش اومدین :)

بایگانی
آخرین مطالب

۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۰ ثبت شده است

۲۱
اسفند
چند روزی نیستم دوستان :)) سعی می کنم زود برگردم ;) تابعد :)
  • خانوم ِ میــــم (محدثه)
۱۶
اسفند
+ چقدر خوبه بعد از مدتهاا یه غروب با دوستات جمع بشین و خاطراتتون رو مرور کنین... این اختلاس لعنتی و مشهور! و رفتن خسروی به زندان و رفتن برادرش به کانادا و منحل شدنٍ همه ی تیم های داماش به غیر از فوتبال باعث شد همه ی زحمت تیممون از خرداد تا اواسط پاییز هدر بره... "دو های کنار ساحل ، بیدار شدنای پنج صبح،سکوهای ورزشگاه، مبارزه های نیم ساعته و..." اما چیزی که مونده، ده تا دوسته که توی یک تیم ده نفره، با هم از اینجا تا آسمون خاطره دارن :)) و یه مربی مهربون که خیلی دوسش داررم.. بد هوامونو داره..ا این خودش یه دنیا می ارزه...مگه نه؟   +تو این فکرم که یه لینک تکونی توی این دم عیدی بکنم! می خوام لینکارو دوباره بیارم وب خودم..البته نه همه شونو!  بعضیا از تبادل لینک فقط اینو یاد گرفتن که اسما تو وبای همدیگه ثبت بشه!!! نظری، حرفی ، صحبتی..! ها؟ پس تبادل لینک واسه چیه؟ مگه نه اینکه وب طرف دم ٍ دست باشه که هر وقت خواستی راحت بری توش؟  وقتی نمی خوای بری پس چه معنی داره؟!! اینکه کسی لینکم باشه  و وبم نیاد یا لینکش نباشم ،منظورم نیستا..! اینکه یکی بیاد یه مدت وبم و پیشنهاد تبادل لینک بده و از وقتی لینک شد فقط من برم و اون نیاد! منظورمه... البته اون خونه ی دوستای اسکای  رو حذف نمی کنم.. چون بلاگفا کاری بهش نداشته باشی کل ٍ وبلاگو می خوره! چه برسه به لینکاش   +کامنت دونی برای چیزی غیر از خبر ٍ آپ هم تعبیه شده! بعضیا نمی دونن انگار! من کلا کم به همه سر می زنم..متاسفانه وقتم طوری نیست که مثلا هرروز به همه ی لینکا سر بزنم.. یا هر وقت آپ کردین حتما بیام.. هر زمان وقت داشته باشم وظیفه مو انجام میدم و به دوستان سر می زنم. البته این اصلا اشکالی نداره که بعد از کامنتش آدم بگه منم آپم...یا بهم سر بزن..یا اینکه اصلا کسی عادت داشته باشه لینکاشو خبر کنه...این اصلا بد نیست.. اما این منصفانس که کامنتتون فقط خبر ٍ آپ باشه؟  اگه نمی خواین نخونین اصلا مهم نیست برام.. یکی دلش می خواد می خونه، یکی هم نه... برای منم فرقی نداره وب کسی که کامنت می ذارم لینکم باشه یا حتما وب من بیاد یا من حتما تو لینکاش باشم.. اما واسم مهمه کامنتی که میگیرم حداقل یه سلام به خودم داشته باشه توش.. به قول مجتبی امیری (کامنت هر جایی!) نباشه "آپم بدو بیا" و از این مدلیا... ناراحت میشم واقعا حالا یکی بگه " سلام محدثه! خوبی؟ چه خبر !! آپم بدو بیا!"  باز بهتره   +بچه ها خداییش اگه قراره یه روزی وبلاگتونو حذف کنید همین الان حذف کنید خلاص ببخشید عصبیم! این روی سخنم به اونایی بود که میری وبشونو باز می کنی می بینی بی حرف ٍ پیش وبو حذفیدن یا یه "خداحافظ" گذاشتن و  رفتن اینو دارم جدی می گم!  که چی آخه؟ من اصلا درک نمی کنم به نظر من این میشه خودکشی..خودکشی مجازی...نمی دونم!  فقط می دونم خیلی بده وارد یه جایی بشی..با سلامی که می کنی تعهد بدی به اون دنیا... بعد بذاری و بری؟ از همین تریبون اعلام می کنم اگه یه روز اینجا حذف شده باشه  یا بیشتر از ۲ ماه آپ نشه مطمئنا من مردم!  (منظور اینه که تا زندم می نویسم خدمتتون! حتی در ۹۰ سالگی درباره دندون مصنوعیام! "   + با پیشنهاد یک دوست کتاب "رکسانا" از مودب پور رو خوندم! پیشنهاد می کنم اگه بین لرل هاردی نگاه کردن و خوندن این کتاب مرددین لرل هاردی رو انتخاب کنید! "طبق سلیقه ی من به واقع وحشتناااااک بود! اصلا داستان خوبی نبود! تعجب می کنم که چرا اینقدر تعریف از این نویسنده و این کتاب شنیده بودم!"   + تو رو خدا حواستون به این "بچه های مانده به عید" باشه...شاید واسه ما بی معنی باشه.. ولی یادتون بیاد وقتی ۵ سالتون بوده چقدر واسه نوروز و خرید عید ذوق می کردید؟.خیلی... حواستون باشه گم نشن این بچه ها بین حراجی ها و مغازه ها و پاساژا.. حواسمون باشه گم نشیم ..حواسمون باشه گم نکنیم خودمونو...حواسمون باشه (اینو نگفتم که بگید آدم خوبیه..به خدا قصدم خودنمایی هم نیست اینارو گفتم که بدونیم غیر از ماها خیلی ها حق زندگی دارن.. حواسمون باشه بهشون )   هنوز هم دلم می خواهد آن کودکی را که سرد و تنها کنار پارکینگ پاساژ پردیس      نزدیک تجریش نشسته     است را کمک کنم چقدر پول باید تا آنجا دیگر نیاید     اگر حافظ میدانست کودکان ما اینطور امرار معاش میکنند      انقدر شعر نمی سرود کاش بجای همه ی این ماغ      کشیدن ها و شاخه شانه کشیدنها و هدفمندتر شدن همه چیز      این بچه های مانده به عید را دریابیم اشکان صادقی /اسفند۸۹
  • خانوم ِ میــــم (محدثه)
۱۰
اسفند
امشب صدای تو را گریه می کنم اصلا تمام ٍ تو را گریه می کنم با لرزه های سرد و زمستانی ٍ  دلم گرمای چشمهای تو را گریه می کنم رفتی و خسته و پایان گرفته ام من ردٍ پای تو را گریه می کنم با این قصیده ی تلخ ٍ غزل نما یک قطعه از وجود ٍتو را گریه می کنم خندیدی و گذشتی و اما هنوز من لبخندهای سرد ٍ تو را گریه می کنم برگرد و خنده کن به غزل پاره های من من خنده های تلخ تو را گریه می کنم م.ع ـــــــــــ زمستان 90 پ.ن 1 : این اولین غزل منه! اگه بشه اسمشو گذاشت ...! یه چند جایی احساس می کنم وزن بهم ریخته.. در کل  خامه..! با خودم خیلی کلنجار رفتم که بذارمش اینجا یا نه..ولی فک کنم به عنوان اولین شعر ٍ وزن دار بد نباشه :) دوس دارم نظرتونو بدونم پ.ن2 :بعد از یه سال و خورده ای این قالبی که گذاشتمو یه کمی دوسش دارم! فک کنم یه مدت زیادی بمونه پ.ن 3 : دوستون دارم ...جدی میگم..از ته دل....همه تونو
  • خانوم ِ میــــم (محدثه)
۰۳
اسفند
ر وزی روبرت دونسزو گلف باز بزرگ آرژانتینی ، پس از بردن مسابقه و با دریافت چکی به عنوان جایزه لبخند بر لب از مقابل دوربین خبرنگاران می گذرد... پس از ساعتی او داخل پارکینگ به طرف ماشینش می رفت که زنی به وی نزدیک می شود. او پیروزیش را تبریک می گوید وعاجزانه می افزاید که پسرش به خاطر ابتلا به بیماری سخت، مشرف به مرگ است و او قادر به پرداخت هزینه ی بالای بیمارستان نیست. دونسزو تحت تاثیرحرفهای زن قرار گرفت و در حالی که چک مسابقه را در دست زن میفشرد گفت : "برای فرزندتان آرزوی سلامتی می کنم" یک هفته بعد دونسزو در یک باشگاه روستایی مشغول صرف نهار بود که یکی از مدیران عالی رتبه ی انجمن گلف بازان به میز او نزدیک می شود و می گوید: "هفته ی گذشته چند نفر از بچه های مسئول پارکینگ به من اطلاع دادند که شما در آنجا پس از بردن مسابقات با زنی صحبت کردید! خواستم به اطلاعتان برسانم که آن زن کلاهبردار است..او نه تنها بچه ای در حال مرگ ندارد، بلکه هنوز ازدواج نکرده است!" دونسزو می پرسد : "منظورتان این است که مریضی سخت و یا مرگ هیچ بچه ای در میان نبوده است؟" -بله! کاملا همینطور است... دونسزو می گوید : "این بهترین خبری است که در این هفته شنیدم!"  :) پ.ن1: یه چند روزی نیستم :) پ.ن 2 : خوندن این ماجرا باعث شد خیلی فکرااااا بکنم..خیلی :) چقدر فاصله دارم با یه آدم اینطوری؟! خیلی :| پ.ن3:دوستون دارررررررررررررم
  • خانوم ِ میــــم (محدثه)