میــــــــــــــــــم

نوشته های خانوم ِ میم

میــــــــــــــــــم

نوشته های خانوم ِ میم

سلام.

این یک وبلاگ شخصیه که ممکنه هر مطلبی با هرموضوعی رو توش ببینید!

برای توضیحات بیشتر متونید به قسمت "درباره ی من" بالای وبلاگ مراجعه کنین.

خوش اومدین :)

بایگانی
آخرین مطالب

mede in khareeeeeeej

پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۵۴ ب.ظ

رفتم توی سوپر مارکت، 

تا وقتی نوبت دندون پزشکیم برسه، یه ساعتی وقت داشتم، 

گرسنه هم بودم،

از توی یخچال یه شیرکاکائو برداشتم و واستادم روبه روی قفسه ی کیکها که انتخاب کنم.

یه دختری حدود 25 سال (طوری که من به نظرم رسید) اومد توی سوپر مارکت .

موهاش زررررد بود لباشم از اینا که زنبور نیش زده  در حد عروسی آبجیش هم آرایش کرده بود 

رفت جلوی یخچال نگا کرد بعد به فروشندهه گف : عااااغاااااااااااا اَلو ورااااا ندارییییین کههههههه؟!!!

مرده اومد براش پیدا کرد بهش داد 

گف ئهههههههههههه این که ایرانیه. خارجی میخوام :|

یه مدل دیگه پیدا کرد بهش داد

دخدره گفت این خارجیهههه؟؟؟؟؟؟ 

عاغاهه 

دخدره دوباره گف ئهههههه اینم که ایرانیه زده شیراز پشتش! مال همینجام هس 

عاغاهه 

دخدره : ایرانی چیه که اَلوووووش چی باشهههههه 

من  عاغاهه  : یه مدل دیگه هم هستش .... 

خلاصه پیداش کرد بهش داد ...

دختره : خووووبه!

بعد توی قفسه ها گشت هایپ و یه سری چیز میز دیگه برداشت. 

با اون همه افادش ، آدامس شیک دارچینی برداشت 

من کیکمو انتخاب کردم ، با شیر کاکائو گذاشتم روی پیشخون ، گفتم لطفا این دوتا رو حساب کنید...

صدای بوق ماشین اومد دختره یهووو وسایلشو ریخت روی پیشخون گفت عااااقا زود باشید حسااب کنید ماشین بد جاااااس...

دوباره بوق و صدای گاز شدید !

دخدره : وای عاقا حساب کنید الان میررررررهههه گاز داد ینی میره 

 

من یه نگا بیرون مغازه کردم یه  پسری راننده ی رنو هی بوق میزد و توی مغازه رو نگا میکرد 

فروشنده سریع براش حساب کرد ، شد 16 تومن

دختره کیفشو برداشت توشو نگاه کرد...گف عاغا اون هایپه رو نمیخوام ! پولم کمه!!!!!!!

(ینی با اون خارجی خارجی کردنش 16 تومن توی کیفش نبود :| :/ )

بعد عاغاهه براش کم کردو دخدره رفت!

از مغازه که رفت بیرون سر پسره داد زد :

ینی میمیری دو دقه وایسیییییییی...اییییش 

 

من 

مغازه دار 

 

 

  • خانوم ِ میــــم (محدثه)