میــــــــــــــــــم

نوشته های خانوم ِ میم

میــــــــــــــــــم

نوشته های خانوم ِ میم

سلام.

این یک وبلاگ شخصیه که ممکنه هر مطلبی با هرموضوعی رو توش ببینید!

برای توضیحات بیشتر متونید به قسمت "درباره ی من" بالای وبلاگ مراجعه کنین.

خوش اومدین :)

بایگانی
آخرین مطالب

ات و اشغال

پنجشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۳، ۰۱:۴۰ ب.ظ

هرچیز که خار آید ، یک روز به کار آید ! 

همه تون حتما اینو شنیدین دیگه... نه؟

باید بگم که همسر بنده! بدجوری به این ضرب المثل معتقد ِ راسخه!!

یعنی از بند کفش گرفته تا دفتر چرکنویس! کتاب و جزوه های قدیمی،مجله ، پوستر ، انواع جعبه و قوطی!بعضی از لباسای به درد نخور و هرچیزی که شما فکرشو بکنید! به طرز شیک و کاملا مرتبی، بسته بندی میکنه میذاره تو انباری 

یک بار که به انباریش شبیخون زده بودم دفتر مشقای راهنمایی و کتابای دبیرستان و جزوه هاشو، مجله های معماری که قبلا میخوند و حتی یه پوتین که البته داغون شده بود! شلوار جین و کلمن آب بزرگ پیدا کردم

بهش میگم اینارو واسه چی جمع کردی؟ میگه : "اینا یه وختی لازم میشه"

و خب چیز مهمتری که باید بگم، اینه که : این اعتقاد فقط در خودش خلاصه نمیشه

و من که یه آدم ـ  همه چیز دور بریز هستم در تضاد کامل باهاش به سر میبرم!

اینه که من هرچیزی که میخوام بندازم بره، علی معاینش میکنه! بعد میگه مطمئنی میخوای بندازیش دور؟

منم میگم نه ! شک دارم

و در اون صورته که اشیا گاهی دور ریخته میشه و گاهی هم میره توی انباری شاید یه وخ لازم شه!

 

این ماجرا یه جوری برای من شده توفیق اجباری

مثلا من یه چیزایی هست یادم نیست که انداختم دور!

میگم ((علی اون کیف سفیده ی منو ندیدی؟ :|

میگه چرا ! تو انباریه))

در اینجور مواقع  وقتی مجرد بودم ، سناریو به این صورت بود:

((مامان ! اون کیف سفیده ی منو ندیدی؟!

چرا عزیزم... دادم آشغالی برد)))

 

شما چقد چیز میز به درد نخور جمع میکنید؟

  • خانوم ِ میــــم (محدثه)