روی پتو ، زیرپتو ، کنار بخاری !
شنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۲۳ ب.ظ
صدای شُر شُر باروون توی خیاط خلوت ، بخاری روشنی که یه کاسه پُر از آب و گل محمدی خشک شده روشه ، پتوی نرمُ ضخیمُ پرز داری که وسط هال پهنه و پتوی نرمُ نازکُ لطیفی که پیچیده ام دورم! صدا و نور ِ رعدُبرقی که هر چند دقیقه یکبار نگاهمو میکشونه به سمت پنجره ! و... و...
همه ی این ها ،
حسی رو در من ایجاد میکنه که مال ِ شیراز نیست!
حسی قدیمی که متعلق به زمین سبز و خیس و درخت های حیاط خونه ی پدریه . . .
عکس /خیابان اعلم الهدی رشت
- ۹۴/۰۸/۱۶