میــــــــــــــــــم

نوشته های خانوم ِ میم

میــــــــــــــــــم

نوشته های خانوم ِ میم

سلام.

این یک وبلاگ شخصیه که ممکنه هر مطلبی با هرموضوعی رو توش ببینید!

برای توضیحات بیشتر متونید به قسمت "درباره ی من" بالای وبلاگ مراجعه کنین.

خوش اومدین :)

بایگانی
آخرین مطالب

مگسی کجا تواند که بیفکند عقابی

چهارشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۵۶ ق.ظ
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابیچه خیال‌ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی به چه دیر ماندی ای صبح که جان من برآمدبزه کردی و نکردند مؤذنان ثوابی نفس خروس بگرفت که نوبتی بخواندهمه بلبلان بمردند و نماند جز غرابی نفحات صبح دانی ز چه روی دوست دارمکه به روی دوست ماند که برافکند نقابی سرم از خدای خواهد که به پایش اندرافتدکه در آب مرده بهتر که در آرزوی آبی دل من نه مرد آنست که با غمش برآیدمگسی کجا تواند که بیفکند عقابی نه چنان گناهکارم که به دشمنم سپاریتو به دست خویش فرمای اگرم کنی عذابی دل همچو سنگت ای دوست به آب چشم سعدیعجبست اگر نگردد که بگردد آسیابی برو ای گدای مسکین و دری دگر طلب کنکه هزار بار گفتی و نیامدت جوابی...سعدی عزیزم !پ.ن : علی یه کتاب کلیات سعدی داره . . .  از وقتی شروعش کردم تا الان روزی چند صفحه شو میخونم ، چه اونایی که قبلا خونده بودم و چه بقیه . . . خیلی دوسش دارم ♥ :) زیااااد  ... خیلی کاراش معرکس !
  • خانوم ِ میــــم (محدثه)