مرد هم زیر غم زلزلهای میشکند...
سه شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۱، ۰۴:۵۵ ب.ظ
بنویسید زنی مرد که زنبیل نداشت
پسری زیر زمین بود پدر بیل نداشت
بنویسید که با عطر وضو آوردند
نعش دلدار مرا لای پتو آوردند
زلفها گرچه پر از خاک و لبش گرچه کبود
"دوش میآمد و رخساره بر افروخته بود"
خوب داند که به این سینه چه ها می گذرد
هر که از کوچه معشوقه ما می گذرد
بنویسید غم و خشت و تگرگ آمده بود
از در و پنجرهها ضجهی مرگ آمده بود
پ.ن1: قسمتی از شعر حامد عسگری/ برای زلزله بم...
پ.ن2: متاسفم برای رسانه ی میلی و همه ی م.س.ئ.و.ل.ی.ن که عملا" هیچ نکردند!
پ.ن3:کاری نمیشه کرد، جز دعا... گروههای خونی منفی ،،، کمک شمارو نیاز دارن :(
پ.ن4:بخونید :
برخیز ای مهربان
بیزارم از وفای تو
لعنت به این آوار
پ.ن5: به دلیلِ خراب شدنِ سرور
لطفا آدرسِ وبلاگ یاس وحشی را در لینک هایتان ازyaasevahshi.ir به yaasevahshi.blogsky.com تغییر بدین
پ.ن6: هموطنم, تسلیت برای این بلای طبیعی, و همه ی اتفاقات غیرطبیعی دردناک بعدش . . .
پ.ن7:
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی ،،، پیش تر زانکه چو گردی ز میان برخیزم...
- ۹۱/۰۵/۲۴