میــــــــــــــــــم

نوشته های خانوم ِ میم

میــــــــــــــــــم

نوشته های خانوم ِ میم

سلام.

این یک وبلاگ شخصیه که ممکنه هر مطلبی با هرموضوعی رو توش ببینید!

برای توضیحات بیشتر متونید به قسمت "درباره ی من" بالای وبلاگ مراجعه کنین.

خوش اومدین :)

بایگانی
آخرین مطالب

درد دارد ... و لذت..!

پنجشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۶:۰۰ ب.ظ
گاهی از خودت از زندگی  از تکرار این بی نهایت رذالتی که دور و برت ریخته خسته می شوی... از تمام توصیفات ٍ خوانده و ناخوانده ی چیزی که به آن زندگی می گویند... تیغ ٍ  کندی  را بر می داری... فشار می دهی توی دستهایت... فرو می رود...درد دارد ... و لذت..! دستهای خونی ات را میگیری جلوی قلبت.. و تیغ را فشار می دهی، نه محکم! ذره ذره... زخم کهنه ای دوباره باز میشود .... تیغ جلو می رود...و جلوتر! باز هم درد دارد... و لذت..! سوزش و درد قلبت شبیه لکه های قرمز خون، می چکند روی کاغذ، و شعر تازه ات متولد می شود !  لبخند میزنی... چند دور "دل نوشته " ات را می خوانی و با هر بار خواندن، طعم تلخی از گلویت توی قلبت میریزد.. باز هم درد دارد..و لذت... پ.ن: این شعرو دوست دارم: خون قبیله ی پدرم عبریست، خط زبان مادری ام تازی از بس که دشنه در جگرم دارم افتاده ام به قافیه پردازی جسمم به کفر نیچه می اندیشد روحم به سهروردی و مولانا یک قسمتم یهودی اتریشی است یک قسمتم مسیحی قفقازی دیروز کلب آل علی بودم امروز عبد بیت بهاء الله من دست پخت مادرم ایرانم مونتاژ کارخانه ی دین سازی اندیشه های من هگلی اما واگویه های من فوکویامایی است انبوهی از غوامض فکری را حل کرده است علم لغت بازی تلفیق عقل و عرف و ولنگاری، آمیزش شریعت و خوش باشی درک نبوغ فلسفی خیام با فال خواجه حافظ شیرازی ما سوژه های خنده ی دنیاییم وقتی که یک فقیر گنابادی با یک دو پاره ذکر و سه تا حق حق اقدام می کند به براندازی می ترسم از تذبذب یارانم .... گفتی برادرم شده ای؟ ... باشد! اثبات کن برادری خودرا باید مرا به چاه بیندازی... "علی اکبر یاغی تبار"
  • خانوم ِ میــــم (محدثه)