میــــــــــــــــــم

نوشته های خانوم ِ میم

میــــــــــــــــــم

نوشته های خانوم ِ میم

سلام.

این یک وبلاگ شخصیه که ممکنه هر مطلبی با هرموضوعی رو توش ببینید!

برای توضیحات بیشتر متونید به قسمت "درباره ی من" بالای وبلاگ مراجعه کنین.

خوش اومدین :)

بایگانی
آخرین مطالب

لب های قفل شده...

دوشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۴:۵۱ ق.ظ
لبــــــــ های قفل شده ات را هم دوست دارم! خیــره نگاه می کنی... میدانم که می بینی!  پلک می زنی! اطرافت را می کاوی... اما... و من همچنان لب های قفل شده ات را دوست دارم! می شنوی ! میدانم! لبخند میزنی! گاه اخم میکنی...لبهایت را محکمتر به هم میفشاری!  گاه روی برمیگردانی و بارانی که روی گونه هایت باریــده را از کویــر چشمانم پنهان می کنی! و من هنوز بی نهاااایت این لبهای قفل شده را دوست دارم!!! مثل ٍ صدایت ، حست ، کلامت...مثل ٍ  خودتــــــ ...! مدام برایت زمزمه میکنم... و تو تنها  سکوت میکنی برایم! میدانی؟ من لب های قفل شده ات را هم دوست دارم....!      :) پ/ن 1 .گاهی وقتا یه حسی هست...یه حسی که باید یه کاری رو انجام بدین! ولی انجام اون کار ناراحتتون میکنه! یه جورایی دو دلین! بعد اون کار خود به خود انجام میشه!!  یه حس عجیبیه!نمیدونم تجربه کردین یانه؟ ولی من الان دقیقا اون حسو دارم :| پ/ن2: یه وقتایی هست که قلب ٍ آدم درد میگیره! به شدت نیاز داری که گریه کنی!  حتی چشماتم می سوزن! ولی میری جلوی آینه، زل می زنی به تصویرت! دستاتو محکم مشت می کنی و نفسای عمیق میکشی که گریه نکنی!!  چون یه چیزی هست که ارزش نداره اشکات واسش بریزن!! الان من همون حسم دارم!!!  :/ نمی دونم اسمش شجاعته..یا ترس! پ/ن3:    1و 2 هیچ ربطی به هم ندارن!! 2 تا حس ٍ بی ربطن که الان با هم دارم!! پ/ن4: دوستون دارم دوستای گل! زیاااااااااااااد :))) یه کم بعدتر نوشت! : این طنز اجتماعی بسیار خوب رو بخونید :)) بعد تر از اون نوشت! :  احتمالا" تا آخر ٍ هفته نت نیستم...! شایدم زودتر اومدم..مشخص نیست! :)) تابعد (:
  • خانوم ِ میــــم (محدثه)